brbooks

برندها میدانند که شبکه های اجتماعی مهم اند، اما نمی دانند چگونه با قدرت از آنها استفاده کند و بازاریابی شان را بر اساس این تصور نادرست مدیریت می کنند که وایرال شدن هم استراتژی است و هم راه حل، مانند تعیین هدف برای کسب مدال طلا در المپیک. اگر اسکیت بازی حرفه ای باشید، انجام این کار بسیار سخت اما شدنی است. اگر استثنایی هستید و استعداد کافی دارید و به اندازه کافی تلاش می کنید و مربیان و مناسبی را استخدام می کنید، این شانس را دارید، که به دهکده المپیک راه پیدا کنید، جایی که میتوانید چند ژاکت پفی رایگان به دست آورید.

متأسفانه وایرال شدن اصلا اینطوری نیست.

اگر هدفتان وایرال شدن باشد، مثل این است که هدف گذاشته باشید در خانه سالمندان مادر بزرکنان برنده بینگو بشوید. اگر باهوش باشید، با خرید تعداد زیادی کارت و انتخاب بلیت جایزة بزرگ سالیانه و نه جایزه های کوچک ماهانه، شانستان برای بردن جایزه بزرگ خیلی زیاد می شود، اما در نهایت باز هم شانس تعیین کننده است، چون شما هرگز نتیجه را نمی دانید، شاید امسال به طرز عجیبی تعداد بازیکنان زیاد باشد یا شاید با استفاده از سمعک های برندی مشهور، تعداد بیشتری از مردم صدای اعلام کننده شماره های بینگو را بشنوند یا شاید در اعلام شماره شانس با شما یار نباشد. متأسفانه حتی اگر برنده شوید. هم نمی توان حدس زد که امسال خانه سالمندان مادر بزرگتان چه جای وای می دهد سفر دریایی با مکزیک با یک استدلی جدید برای لم دادن، غم انگیزتر از همه این است که اگر سلامتی مادر بزرگتان به خطر بیفتد، نمی توانید سال دیگر برگردید. / نا امیدی

وقتی وایرال می شوید، هیچ تضمینی وجود ندارد که به هدفتان نزدیک تر بده و با. متغیرهای زیادی هستند، که نمی توانید کنترلشان کنید و شما را از هدف ارزشمندتان دور می کنند. به جای تلاش برای وایرال شدن، شروع کنید به برندسازی منظورم این نیست که باید از این کار دست بکشید و برند خود را از شبکه های اجتماعی خارج کنید، استفاده از شبکه های اجتماعی روشی فوق العاده موثر برای به اشتراک گذاشتن پیام شماست و یادگیری درست انجام دادنش کلید موفقیت بازاریابی شما، علاوه بر این حضور در همه شبکه های اجتماعی یعنی بهترین فرصت در اختیار شماست که تا حد ممکن بدرخشید. در ضمن این فرصت رایگان است. در این کتاب بازدید ارگانیکا شبکه های اجتماعی را بررسی خواهیم کرد، هرچند ایده هایی درباره بازدید خریداری شده را نیز به اشتراک خواهیم گذاشت.

(هر به جای اینکه وقت و هزینه خود را برای وایرال شدن هدر کنید، باید راه مطمئن برای ایجاد برندی موفق در شبکه های اجتماعی را بیاموزید. فايدة بالقوه این استراتژی آن است که اگر وابرال هم بشويد، قادر خواهید بود از منافع نهایت استفاده را ببرید.

این بخش قسمتی از کتاب عملکرد موفق در شبکه های اجتماعی برای همه برآیند هست

فصل دوم دام ان تعریف کردن امانی به تدلير در شبکه های اجتماعی ۲۹ بهترین راه بر غیب افراد به شنیدن درباره ویج بی نظیر شما در مهمانی شبانه. این است که سيحص دیگری در باره بی نظیر بودن آن صحبت کند. این مسئله در شبکه های اجتماعی هم دصادق می کند. هنگامی که شخص دیگری با صحبت کردن درباره بی نظیر بودن شما دنبال کنید. کانتان را آماده می کند، می توانید با اضافه کردن یک دعوت به اقدام شکاف داستان را ببندید. وقتی تویہ محتوای گردآوری شده ای می رسد که باع يسمن سكاف داستان می شود، چند روش برای انجام این کار وجود دارد : بطرات امنیت ماموریان: استفاده از نظرات مشتریان راضی روسی فوق العاده برای معرفی

دعوت به اقدام است. توصیه نامه های عالی به برندها کمک می کنند با ارزش شما، تجربه مشتری شما و تجربه افرادی را که با شما کار کرده اند به نمایش بگذارند. هنگامی که به مشتریان درباره چگونگی نوشتن توصیه نامه عالی برای خود پیشنهاد می دهید، از این فرمول ساده استفاده کنید قسم اول: من با این مشکل مواجه بودم و این احساسی بود که داشتم، (مثلا احساس بدی

داسمم.) • قسمت دوهمه این برند مشکل من را حل کرد و در اینجا چگونگی اش آمده است • قسمت سوم: حالا زندگی من بهتر شده است و این احساس را دارم. (مثلا احساس خوبی دارم.)

بدیهی است که باید این جملاها را به زبان خودتان بنویسید! • نقل قول ها: نقل قول هایی که به نیکی از شما یاد می کنند برای تأکید بر صلاحیت شما

خوب هستند. توجه داشته باشید که نقل قول با نظر مثبت مشتری فرق دارد و حاصل تجربة شخصی مشتری نیست، بلکه محتوایی از یک مقاله با منبع دیگر است که به شما ارجاع داده شده، نکته مهم این است که شما نمی خواهید دنبال کنندگان را به مقاله خارجی، پست وبلاگ یا یک قسمت از پادکست هدایت کنید، زیرا می خواهید در این زمان دعوت به اقدام شما را پاسخ بدهند؛ یعنی ارجاع به دعوت به اقدام شما در حالی که هنوز هم به طور دقیق به مرجع مذکور استناد می کنید. مثلا دنبال کنندگان را به لینک دانلود راهنمای سریع من برای ساخت اسلایم نئونی!»

هدایت می کنید، نه اینکه آنها را به مقاله شخصی دیگر درباره نواوری مشاغل کوچک در زمینه اسلایم هدایت کنید. • آمار: آماری از برند شما، که منبع خبری دیگری منتشر ش کرده است، هم دنبال کنندگان را

برای اقدام مدنظر شما آماده می کند. از همان بازاریابی و استراتژی قبلی استفاده کنید و به دعوت به

اقدام خود ارجاع دهید و منبع خارجی را هم ذکر کنید. و تصاویر تأثیرگذار استفاده از تصاویر تأثیرگذار گردآوری شده از دیگران که منجر به دعوت به -

اقدام شما شود ایده خیلی خوبی است • فیلم: فیلمی که برای شروع دعوت به اقدام خود گردآوری کرده اید نیز می تواند به خوبی تأثیرگذار باشد.

این مطلب بخشی از کتاب عملکرد موفق در شبکه های اجتماعی برای همه هست

حساب های شبکه های اجتماعی خود استفاده کردم. بی شک یکی از گزینه های فوق العاده معروف است و برای مشاغل طرح هایی با ابعاد مختلف ارائه میدهد. این انتخاب از همه نظر خوب است. ویژگی مهم دیگر هوت سوئیت امکان مدیریت کامنتها در سیستم خودش است که همه ابزارها ندارند

بافر: مزیت اصلی ابزاری مانند بافر این است که می توانید تمام پست های برنامه ریزی شده خود را در یک سبد محتوا قرار دهید و سیستم به طور خودکار محتوا را طبق زمان بندی شما مرتب می کند که از قبل برای هر پلتفرم تنظیم کرده اید، حتی وقتی قصد دارید محتوایی را در چندین پلتفرم رسانه اجتماعی ارسال کنید، بافر برنامه را تنظیم می کند و ارسال ها در زمان های مختلف انجام می شوند. به یاد داشته باشید که یکی از ایرادهای ابزارهایی مانند بافر این است که برای مدیریت کامنت ها تنطیم نشده اند. بنابراین وقتی می خواهید با کسانی تعامل برقرار کنید که زیر پست های شما کامنت گذاشته اند، باید به خود پلتفرم ها سر بزنید

اسپرات سوشل: این ابزار قوی تری است و کسب و کارهای کوچکی طرف دار شی هستند که قصد ارتقای عملکرد خود را دارند. قیمت این ابزار هم بیشتر است، چون مزایای اساسی دارد. اس رات سوشل منحصر به فرد است، زیرا با گزینه های پیشرفته تر جست و جو باعث رشد برند شما می شود و کمکتان می کند مخاطبان کسب و کارتان را پیدا کنید. گزارش تحلیلی این ابزار هم عالی است.

سندییل: آژانس های تبلیغاتی که چندین حساب را مدیریت می کنند بیشتر از بقیه این ابزار را دوست دارند. این ابزار طرح های کوچک تری برای کارآفرینان مستقل و مشاغل کوچک دارد، اما مزینش ارائه خدمات به شرکت هایی است که چندین برند و حساب مختلف دارند

به یاد داشته باشید که همه این ابزارها در فرایند گردآوری محتوا مفید هستند. می توانید وبلاگ های مربوط به حوزه کاری خود را به آنها اضافه کنید تا خودکار آخرین مطالب منتشرشده را به شما نشان بدهند و بتوانید به راحتی آن ها را به اشتراک بگذارید. این طوری هر بار بخواهید مطلبی گردآوری کنید، مجبور نمیشوید صفحات وب را بالا و پایین کنید

از هر ابزاری که استفاده می کنید، مطمئن شوید برای شما و گروهتان کارآمد باشد. اهمیت نظم و استمرار روشی عالی برای اطمینان از اینکه دنبال کنندگانتان شما را فراموش نکنند، انتشار منظم و مستمر محتواست. در ادامه توضیح خواهیم داد که برنامه زمانی منحصربه فرد شما تفسير هم می کند.)

به ساده ترین بیان یعنی خوب نیست با ناپدید شدن در یک برهه زمانی چندروزه دنبال کنندگان خود را در تنگنا قرار دهید.

با خوندن این مطلب میخوام شما رو به خرید کتاب عملکرد موفق در شبکه های اجتماعی برای همه ترغیب کنم

ایجاد یک برند موفق و قوی، با حل مشکلات مردم سروکار دارد. گام اول، شناخت مشکلات است و مگام دوم، که اغلب مورد غفلت و چشم پوشی قرار می گیرد، این است که بدانیم مخاطبان ما چگونه مشکلاتشان را مطرح می کنند، ادبیات مورد استفاده آنها در بیان مشکلاتشان باید محتوای برند ما را بسازد. جی آبراهام ، تاجر و نویسنده ای که در دهه ۱۹۷۰ بسیاری از استراتژی های بازاریابی زودپاسخ را توسعه داد و ما هنوز آنها را به کار می بریم، می گوید: «اگر شما بتوانید مسئله را بهتر از مشتریانتان تعریف کنید، در این صورت، آنها فرض می کنند که شما پاسخی برای آن دارید. » وقتی یک مشتری پنهانی، دقیقا درباره آنچه درگیرش است از شما می شود، به نوعی که بتواند با آن ارتباط برقرار کند، با خود می گوید: «آنها من را درک می کنند و می فهمند.» این یک اسلحه قدرتمند است تا شما را از سایر رقبایی که در انتظار توجه مشتریان بنیانی خود هستند، متمایز کند. متنی مناسب با جامعه مخاطب خود بخوانید؛ آنگاه مردم جذب و همراه شما می شوند، زیرا قرار است آنها را فعال کنید.

اگر قصد دارید که از مخاطبانتان، طرفداران دوآتشه بسازید، متن انتخابی شما چیست؟ این متن باید شامل کلماتی باشد که شما برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنید افرادی که علاوه بر محاوره های تصادفی یا ملاقات های خیابانی باید در ایمیل ها، مقالات وبلاگ، ویدئوها، پست های فیسبوک، سخنرانی و کنفرانس های شما حضور داشته باشند. استفاده از ادبیات مناسب، نشانه بارز اهمیت دادن شما به مخاطبانتان است تا حدی که به زبان آنها سخن بگویید.

در کسب و کار من، صحبت کردن به زبان مخاطب هدف، به شدت مهم است. من همیشه به ادبیات مورد استفاده مردم در دیدارهای حضوری، ایمیل ها، فیسبوک و اینستاگرام توجه خاصی دارم تا خودم بتوانم در پاسخ دادن از ادبیات آنها استفاده کنم. هرازگاهی، به سراغ ده نفر از مشترکین ایمیل خود می روم و با درخواست برگزاری یک مکالمه همگانی از آنها، پیرامون دغدغه های موجود در کسب وکارم، سعی بر ایجاد ارتباط به منظور کمک و خدمت رسانی بهتر به آنها می کنم. دقت به نحوه توصیف و بیان هریک از مشتریان، اطلاعات ارزشمندی از نیازها و عدم نیازهای آنها به من میدهد. مسلما در مرحله بعد انتظار می رود که این اطلاعات کسب شده اجرا شوند. روش های بسیاری برای شناخت زبان مخاطبانتان وجود دارد. در اینجا سه مورد از آنها را به شما معرفی می کنم.

این مطلب بخشی از کتاب طرفداران دو آتشه برآیند هست

چند سال پیش که قرار بود کنفرانسی را در یک نشست کسب و کار  ارائه دهم، همان طور که راهی صحنه بودم، پایم به چیزی گیر کرد و روی پله ها افتادم. اتفاق چندان بزرگی نیفتاد. اما من به جای اینکه تجديد قوا کنم و مسیر خود را به سمت صحنه ادامه دهم، لحظه زمین خوردن خود را مثل یک نوار کاست به عقب برگرداندم و قدم هایم را یک به یک به عقب برداشتم و پس از لحظه ای توقف، حرکت خود را بدون کوچکترین خطایی از آغاز تکرار کردم و فارغ از هرگونه احساس ناخوشایندی، یا هیجان بسیاری برای سخنرانی روی صحنه رفتم.

نکته ای که میخواستم با این کار نمایشی کوچک بیان کنم . اگر چه ممکن است کلیشه ای به نظر برسد، اما واقعیت دارد. این است که در تجارت، شما فقط یک بار فرصت دارید تا مؤثر واقع شوید و این همان نفوذ و تأثیرگذاری اولیه است. به طور مشابه، وقتی مخاطبانتان برای اولین بار پیدایتان می کنند، ممکن است فقط یک بار شانس ارتباط با آنها را پیدا کنید تا با خوشامدگویی گرم از آنها استقبال کنید. قبل از این که بخواهند یک برند برتر را جایگزین برند شما کنند. این که در جواب س لام کسی به شما و برندتان، لکنت بگیرید یا حتی تپق بزنید، یک مسئله است، اما این که سلام آنها را بی پاسخ بگذارید، مسئله دیگری است.

برای مثال به دست دادن بیندیشید. رفتاری که در عین سادگی، در اغلب کشورها با فرهنگ های اجتماعی مختلف، متداول است. دست دادن از صمیمی ترین حرکاتی است که انسان ها هنگام اسلام و احوال پرسی از خود نشان میدهند. حال تصور کنید که در اولین ملاقاتتان با شخصی ناآشنا، به او نزدیک می شوید و به نشانه احترام دستتان را به سمتش دراز می کنید. اما اگر شخص مقابل، بدون هیچ گونه واکنشی، با دستانی در جیب و با ظاهری خشک و بی روح به شما نگاه کند، چه احساسی خواهید داشت؟ | حال گمان کنید که شخصی به جای یک رفتار فیزیکی، به صفحه فیسبوک شما بیاید و پرسشی را در زیر یکی از پست های شما مطرح کند. اما چند روز بعد از ثبت پیام، هیچ محتوا و پاسخ کتبی ای از شما دریافت نکند. اکنون شما در نقش همان شخص دوم در این تعامل دوطرفه هستید که تاکنون یکطرفه بوده است. آن شخص، دیگر سراغی از شما نمی گیرد و ترکتان می کند. این رخداد، شاید در نظر شما، فقط یک فرصت ارتباطی از دست رفته باشد، اما در حقیقت بی توجهی به یک طرفدار بالقوه بوده که از پتانسیل رشد و ارتقا به جایگاه یک طرفدار دو آتشه بی نصیب مانده است.

کسی را بلاتکلیف نگذارید. از تعامل با هیچ فردی دریغ نکنید، به خصوص در اولین برخورد آنها با برندتان. اولین دستی که برای دوستی به سمت شما دراز می شود

این مطلب بخشی از کتاب طرفداران دو آتشه هست

رهنمودهای داخلی تبدیل خواهد شد که باعث می شود سازمان به یک سازما تبدیل شود. مدیران نیازی به اجبار قوانین ندارند، زیرا کارمندان «هدف فرمانده » را درک می یکی از اصطلاحات نظامی که توضیح می دهد چرا سربازان معمولی در غیاب یک مقام جای انتخاب های درستی انجام میدهند . و اهداف و اولویت های فرمانده برایشان روشن است

هیران کسب و کار باید مطمئن شوند که کارمندانشان، در هر جایی از شرکت مه انتخاب های درستی دارند، بدون آن که نیازی به نظارت دائمی داشته باشند. این مسئله جدیدی نیست: در دوران رم باستان، امپراطورها برای حکمرانی بر سرزمین های تازه فتح شده که هزاران مایل دورتر بودند، یکی از معاونانشان را انتخاب می کردند. آنها در حین دور شدن ارابه معاین السابقشان، کاملا می دانستند که ممکن است او را تا سال ها نبینند، پس باید مطمئن می شدند که اولویت های معاونانش و دیگر افراد، سازگار با اولویت های خودشان است و از روش های اثبات شده و پذیرفته شده ای برای حل مسائل استفاده می کنند.

اگر مشخصات کار مشتری کاملا تعریف شده باشد، به گونه ای که همه آن را بفهمند، می تواند در کسب و کار هدف یکسانی را ارائه کند. نقطه کانونی برای گرفتن تصمیمات درست باید در دست کارمندان باشد، بدون آن که هربار به طور خاص به آنها گفته شود که چه کار باید بکنند. در غیاب یک مدیر خاص، کارمندان میدانند که چگونه انتخاب مناسبی از بین گزینه های مختلف داشته باشند تا بتوانند توازن مناسبی ایجاد کنند. چه چیزی مهم تر است؟ بر سر چه چیزی نمی توانیم به توافق برسیم؟ هدف نهایی چیست؟ نقش من در دستیابی به هدف نهایی چیست؟ نظریه کارهای مشتریان، مجموعه دیدگاه های جدیدی را برای انتخاب های روزمره در اختیارتان می گذارد که برای به انجام رساندن کارهایی که در زندگی مشتریانتان وجود دارد، بهتر عمل کنید. ترية کارها یک زبان یکپارچه سازی ارائه می کند که به موجب آن، بازاریابان، مهندسان، فروشندگان و کارمندان خدمات مشتری می توانند به جای آن که پشت سرهم درباره موضوعات مختلف با دیدگاه های متفاوت حرف بزنند، با یکدیگر ارتباط یکپارچه ای برقرار کنند.

تعریف کارهای مشتریان، کاملا مرتبط با محتوا و مفهومی است که جیکوب گولت مرسر بازگو کرده است: «به دلیل سادگی اش، به یک عبارت ساده تبدیل شده است. چند کلمه تک بخشی در کنار !هم کارهایی که باید انجام شوند. بیش از حد مهندسی شده و پیچیده نیست، اما قدرتمند و ساده است و ذهن را متمرکز می کنند. )

درک درست اهداف مبتنی بر کارهای مشتریان آسان نیست؛ همان طور که بحث کردیم، کارها پیچیده و ظريف اند و به انجام رساندنشان وابسته به درک عمیق از پیشرفتی است که مشتری تلاش می کند به آن برسد. البته زمانی که به این درک رسیدید، تأثیر آن بر بهره وری سازمان چشمگیر خواهد بود، زیرا شفافیت حاصل موجب می شود که خودمختاری و هم ترازی بیشتری

این مطلب بخشی از کتاب پیروزی آگاهانه برآیند است

این مطلب بخشی از کتاب پیروزی آگاهانه است

نحوه زندگی مردم دقت کنید و آنچه می خواهند را به صورت شهود پیش بروید. برای مثال، زمانی که تحقیقات بازار نشان از آن داشت که استار مصرف کنندگان آزاردهنده است و آنها ممکن نیست چیزی بخرند که ظف نداشته باشد، تولید پخش کننده نوار کاست (واکمن) موقتا متوقف شد. اما مواد بازاریابی اش را نادیده گرفت و به جای آن به خودش اعتماد کرد و تولید آن را آغاز کرد فروش واکمن به بیش از ۳۳۰ میلیون واحد رسید، تا جایی که، فرهنگ استفاده از دست پخش موسیقی شخصی در جهان به وجود آمد.

ادرک کارهای به انجام رسیده در زندگی شخصی تان، ممکن است زمین حاصلخین نوآوری محسوب شود. کافی است به آینه نگاه کنید، زندگیتان واضح است. اگر موضو برای شما مهم باشد، احتمالا برای دیگران هم مهم خواهد بود. به عنوان مثال، اولین ویدئوها سلمان خان، بنیان گذار خان آکادمی را در یوتیوب در نظر بگیرید. دراصل، هدف از این ویدئوهای آماتور، کمک به دخترعموی نوجوانش برای یادگیری ریاضی بود. این ویدئوها نکته جدیدی در بر نداشتند و صدها نسخه ویدئوی آموزش ریاضی با کیفیت بهتر فقط در یوتیوب وجود داشت. او یادآوری می کند: «آنها مثل من از هدست يواس بی استفاده نمی کردند همچنین نسخه من ارزان و بی کیفیت بود.» اما یک تفاوت کلیدی وجود داشت! سایر ویدئوها پیچیده و پر از جزئیات به نظر می رسیدند. او می گوید: «آنها روی ایده های مفهومی و اصلی درس تمرکز نداشتند، به همین دلیل سرگرم کننده نبودند.» البته این را دخترعمویش به او نگفت. او می گوید: «دخترعمویم ۱۲ سال داشت و من نمیدانم که او برای گفتن نظرش درباره این ویدئوها تا چه حد درونگرایی به خرج داده است

.» از نظر نادیا، دخترعموی خان روش آموزش ریاضی در مدرسه برایش پر از استرس بود و گزینه های دیگر هم به همین شکل استرس زا بودند. برای مثال، والدینش نهایت تلاششان را برای یادگیری بهتر او انجام دادند یا از معلمش کمک بیشتری خواستند، اما او با ویدئوهای آموزش مجازی پسرعمویش، فشار کمتری را تجربه می کرد. سلمان خان این ویدئوها را صرفا برای آموزش ریاضی به دخترعمویش نساخت، بلکه می خواست به او کمک کند تا با خانواده اش ارتباط بهتری برقرار کند و آنها در لذت یادگیری با او سهیم شوند. از سوی دیگر، دخترعمویش ویدئوهای او را تهیه می کرد تا از این که می تواند مفاهیم پیچیده ریاضی را به شیوه ای واقعا سرگرم کننده یاد بگیرد، احساس موفقیت کند. [i]

با گذشت زمان مشخص شد که افراد زیادی مشکل دخترعموی او را دارند. درنهایت این امربه توسعه خان آکادمی کمک کرد و آن طور که امروز شاهدش هستیم، میلیون ها دانش آموز از سراسر دنیا و با ویژگی های متفاوت به کمک خان آکادمی مشغول یادگیری مجازی هستند.

در نهایت، باید از اطمینان حاصل کنید. برا أن ها برای به انجام رساندر رقیب آسان باشد، اما تھے خواهد بود.

با این حال، اجرای ما شروع شده است، شن پیدا می کند. عقيدة -های اخیر در تفاوی دونیا و مامان کارهای مشهور بیان و ساسانی

کمک کند تا در نتیجه درک جمعی مان را تقویت کرده و بهبود بخشیم. با تمام نظریه کارهای مشتریان روش قدرتمندی برای درک علت رفتار مشتریان ا یکی از پیش نیازهای اساسی موفقیت در نوآوری است.

اگر برخی از شگفت انگیزترین موفقیت های نوآوری را در سال های اخیں می بندم که همه آنها تا حدی یا به صورت دقیق و کامل، کار با کارهای مشتری کرده اند و محصول یا خدمتی را ارائه داده اند که آن کار را در حد فوق العاده خوبی بیان کافی است به موفقیت تصاعدی اوبرا نگاهی بیندازید که علی رغم مقاومت دائمی رقما و تحت حمایت دولت توانست به موفقیت چشمگیری دست یابد. اوبر کارهای مشتیبا زمینه جابه جایی، حمل ونقل مشتری و دسترسی راحت به حمل ونقل شناسایی کرد. گاهی قبل از آن به خوبی به انجام نمی رسیدند. جلوتر در این باره در کتاب بحث خواهیم کرد

بررسی داستان های موفقیت نوآوری و توضیح علت آنها همیشه وسوسه برانگیز بوده است اگرچه اعتقاد دارم، در هسته اغلب این داستان ها در طول تاریخ، یک کار مشخص وجود دارد اما ما نمی خواهیم از طریق واپس نگری این موفقیت ها را بررسی کنیم، بلکه به جای آن، به دیگر مثال های واقعی از شرکتهایی که آگاهانه از کارهای مشتریان برای ایجاد نوآوری های موقت استفاده کرده اند، نشان خواهیم داد که این نظریه چگونه باعث بهبود اساسی نواوری می و آن را پیش بینی پذیرترو تکرارپذیرتر می سازد. ارزش نظریه کارهای مشتریان در توشیج موفقیت های گذشته نیست، بلکه در پیش بینی موفقیت های جدید در آینده است. در فصلش پیش رو به طور کامل به این موضوع خواهیم پرداخت.

شاید بپرسید که اگر نظریه کارهای مشتریان و استراتژی تا این حد قدرتمند است، پس چرا اگر در حال حاضر از آن استفاده نمی کنند؟ همان طور که بعدا توضیح خواهیم داد، تعریف نے

کره تا حد زیادی خاص و دقیق است. این واژه جدید و امروزی نیست و تکیه کلامی چند

هم ممکن است اشت محصولات و خدمات افزایش یا کاهش به روزانه در فعالیت ها راحی دارند که

باعث ایجاد لغزش عظیمی را به هم

موفق ترین ت محصولی شے فیسبوک تزدت کہ کون ان بزرگ ماست

بود. نوآوران وضعیت با ببینند آیا

این چیزهایی که مشتری می خواهد یا نیاز دارد نیز محسوب نمی شود. کشف، درک و لپ خلق محصول یا برند خدمات جدید برای به انجام رساندن کارها، نیاز به برنامه و تلاش دارد ا نظر به کارهای مشتریان یک ساختار چند لایه است که تضمین می کند محصولاتی را * خلق می کنید نه تنها محصولاتی را که خلق می کنید می خرند، حاضرند پول بیشتری هم بابت ان پرداخت کنند، شناسایی و در کارهای مشتریان اهمیت کلیدی دارد، اما این فقط اعان

کار است

پیام ام

بعد از کشف و درک و کاره، باید بینش به دست آمده را به یک برنامه تبدیل کنید تا راهنمای توسعه جملات و خدماتی باشد که مشتریان دوست خواهند داشت. این برنامه، ایجاد مجموعه ای مناسب از تجاربی است که محصولات یا خدماتتان برای به انجام رساندن

با این مطلب میخوام شما رو به خرید کتاب پیروزی آگاهانه ترغیب کنم

ناکامی شرکت های بزرگ به این نتیجه رسیده ام که در حقیقت پرسش بهتری باید مطرح شود: برای به انجام رساندن کدام کار، این محصول را طراحی کرده اید؟

از نظر من، ایده بسیار خوبی است که وقتی محصولی را می خریم، در اصل برای این که کار خاصی را انجام دهیم، آن را تهیه می کنیم. اگر خرید آن محصول، انجام کار خاصی را به خوبی

و انجام برساند، زمانی که دوباره با همان کار روبه رو می شویم، بازهم همان محصول را تهیه می کنیم، و برعکس، اگر آن محصول کارش را بد انجام دهد، آن را کنار می گذاریم و برای حل مشکل به دنبال محصول دیگری می رویم.

هر روز برای ما اتفاقاتی می افتد. کارهایی در زندگیمان داریم که باید آن ها را به انجام برسانیم. بعضی کارها کوچک اند: مانند سپری کردن وقت در صف انتظار؛ بعضی بزرگ اند مانند پیدا کردن شغلی رضایت بخش تر؛ بعضیها غیرمنتظره اند: مانند پوشیدن لباس برای یک جلسه کاری خارج از شهر، آن هم در موقعیتی که چمدانمان در فرودگاه گم شده است و بعضی ها قاعده مندند؛ مانند تهیه یک وعده ناهار سالم و خوشمزه برای فرزندمان تا بتواند آن را به مدرسه ببرد. میدانیم که انجام دادن چنین کارهایی در سایر مواقع نیز پیش خواهند آمد. زمانی که میدانیم کاری را باید انجام دهیم، وارد عمل می شویم و چیزی را برای به انجام رساندن آن کار انتخاب و به خدمت می گیریم. برای مثال، ممکن است من نیویورک تایمز بخرم، چون می خواهم هنگام انتظار در مطب دکتر وقتم را پر کنم و نمی خواهم مجلات کسل کننده موجود در اتاق انتظار را بخوانم یا چون طرفدار بسکتبال هستم و الان زمان برگزاری بازی های جام قهرمانی بسکتبال است. به هر حال، فقط زمانی روزنامه تایمز را انتخاب می کنم که در زندگی ام کاری داشته باشم که این روزنامه بتواند آن را به انجام برساند. حتی اگر درخواست کنم که این روزنامه درب منزلم تحویل داده شود تا همسایه هایم گمان کنند که من فرد آگاهی هستم، باز هم کد پستی و درآمد متوسط خانوار، هیچ اطلاعی از دلیل خرید من به روزنامه تایمز نمی دهد

هسته اصلی این بینش، در دوره ای که در دانشکدۀ کسب وکارهاروارد درس می دادم، شکل گرفت. اما، پس از آن، در طول دو دهه گذشته، این بینش با گفت وگوهای متولدی کے با نویسندگان همکار، همکاران معتمد، شرکا و متخصصان پیشرو داشتم، اصلاح و بازنویسی

دو شکل جدیدی پیدا کرد. این بینش در نزد بعضی از بهترین رهبران و نوآوران کسب وکار الد جف بزوس در آمازون، اسکات کوک در شرکت نرم افزاری اینتویت و همین طور در سرمایه گذاری های کارآفرینی بسیار موفق در چند سال اخیر تأیید و اثبات شده است. چه کسی ا ور می کرد

این مطلب بخشی از کتاب پیروزی آگاهانه هست

ناکامی شرکت های بزرگ به این نتیجه رسیده ام که در حقیقت پرسش بهتری باید مطرح شود: برای به انجام رساندن کدام کار، این محصول را طراحی کرده اید؟

از نظر من، ایده بسیار خوبی است که وقتی محصولی را می خریم، در اصل برای این که کار خاصی را انجام دهیم، آن را تهیه می کنیم. اگر خرید آن محصول، انجام کار خاصی را به خوبی

و انجام برساند، زمانی که دوباره با همان کار روبه رو می شویم، بازهم همان محصول را تهیه می کنیم، و برعکس، اگر آن محصول کارش را بد انجام دهد، آن را کنار می گذاریم و برای حل مشکل به دنبال محصول دیگری می رویم.

هر روز برای ما اتفاقاتی می افتد. کارهایی در زندگیمان داریم که باید آن ها را به انجام برسانیم. بعضی کارها کوچک اند: مانند سپری کردن وقت در صف انتظار؛ بعضی بزرگ اند مانند پیدا کردن شغلی رضایت بخش تر؛ بعضیها غیرمنتظره اند: مانند پوشیدن لباس برای یک جلسه کاری خارج از شهر، آن هم در موقعیتی که چمدانمان در فرودگاه گم شده است و بعضی ها قاعده مندند؛ مانند تهیه یک وعده ناهار سالم و خوشمزه برای فرزندمان تا بتواند آن را به مدرسه ببرد. میدانیم که انجام دادن چنین کارهایی در سایر مواقع نیز پیش خواهند آمد. زمانی که میدانیم کاری را باید انجام دهیم، وارد عمل می شویم و چیزی را برای به انجام رساندن آن کار انتخاب و به خدمت می گیریم. برای مثال، ممکن است من نیویورک تایمز بخرم، چون می خواهم هنگام انتظار در مطب دکتر وقتم را پر کنم و نمی خواهم مجلات کسل کننده موجود در اتاق انتظار را بخوانم یا چون طرفدار بسکتبال هستم و الان زمان برگزاری بازی های جام قهرمانی بسکتبال است. به هر حال، فقط زمانی روزنامه تایمز را انتخاب می کنم که در زندگی ام کاری داشته باشم که این روزنامه بتواند آن را به انجام برساند. حتی اگر درخواست کنم که این روزنامه درب منزلم تحویل داده شود تا همسایه هایم گمان کنند که من فرد آگاهی هستم، باز هم کد پستی و درآمد متوسط خانوار، هیچ اطلاعی از دلیل خرید من به روزنامه تایمز نمی دهد

هسته اصلی این بینش، در دوره ای که در دانشکدۀ کسب وکارهاروارد درس می دادم، شکل گرفت. اما، پس از آن، در طول دو دهه گذشته، این بینش با گفت وگوهای متولدی کے با نویسندگان همکار، همکاران معتمد، شرکا و متخصصان پیشرو داشتم، اصلاح و بازنویسی

دو شکل جدیدی پیدا کرد. این بینش در نزد بعضی از بهترین رهبران و نوآوران کسب وکار الد جف بزوس در آمازون، اسکات کوک در شرکت نرم افزاری اینتویت و همین طور در سرمایه گذاری های کارآفرینی بسیار موفق در چند سال اخیر تأیید و اثبات شده است. چه کسی ا ور می کرد

این مطلب بخشی از کتاب پیروزی آگاهانه هست